خوشمزه مامانی
همه دنیای مامان این روزها شیرین تر شدی و کارهای با مزه خیلی انجام میدی
مثلا تلفن را برمیداری و کنار گوشت میگیری و میگی دد و کلی به زبان خودت حرف میزنی .
من میگم فرشته ها دست دست ، فرشته ها بال بال ، دختر من قشنگه ،دختر من ناز ناز ، و تو همزمان باخواندن من شروع میکنی به دست زدن و باسنت را تکون میدهی ، آخه دختر قرتی من که میرقصی .
خیلی کلمه دایی را میگی همش میگم ثنا بگو مامان ، بابا ،میگی دایی ، فدات شم که داییت را دوست داری .
تا میگم لی لی لی لی حوضک ، سریع انگشتت را روی کف دستت میچرخونی ،آخه جوجوی من که این بازی را یاد گرفتی .
دستت را جلوی دهانت میزنی و میگی آ آ آ ،یه بازی شده برات .
در تاریخ 1393/10/14 دندون فک بالای شما نیش زد و کلی به با مزگیت اضافه شد شکلات من .
امروز برای اولین بار در تاریخ 1393/10/15چها ردست و پا رفتی و من و بابا کلی ذوق کردیم ، خیلی دوست داشتم چهار دست و پا بری ، آخه خیلی بچه ها وقتی چها دست و پا میرن با مزه میشن ، خوشمزه من دووووووووووست دارم .
خیلی علاقه به ماشین لباسشویی داری و همش میری تو آشپز خانه و به ماشین نگاه میکنی ،در کابینتها را باز میکنی و تو اتاق هم در کشو ها را باز میکنی و وسایل داخلش را بیرون میریزی .خیلی شیطون شدی خانم کوچولو .
ثنا در تولد زهرا جون
حاج آقا مهدی یار در حال جواب دادن به سوالات شرعی
جارو کشیدن ثنا عسلی
تولد عزیز در رستوران
ثنا و زهرا در حال نظردادن در مورد غذای صرف شده
دست دایی سعید که مهمون کرد درد نکنه ، خیلی خوش گذشت