ثنانازهثنانازه، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

دختر بی همتای ما

نوروز 94 و اتفاقات جالب

1394/3/2 11:21
نویسنده : مامان ثنا
413 بازدید
اشتراک گذاری

سال نو را به دختر نازو و گلم تبریک میگم و  سالی همراه با سلامتی و خوشی را

آرزومندم .

موقع سال تحویل چون ساعت 2 بامداد بود شما خواب بودی ولی من تو همون خواب یه

ماچ گنده از شما کردم و عید را به شما دختر گلم تبریک گفتم .

دختر گلم عید امسال  شما همش درحال دندون در آوردن بودی و خیلی بیقرار و همش

تب میکردی ولی با همه این تفاسیر کلی خوش گذشت و کلی عید دیدنی رفتیم و چند

روز کرج بودیم و باعث شد روابط عمومی شما هم بهتر بشه .

از اتفاقات جالبی که در عید اتفاق افتاد این بود که یکدفعه تو هفته دوم تعطیلات نوروز پا

شدی و راه رفتی چند قدم و دوباره خوردی زمین ولی این کار را تکرار میکردی .من و بابا

هم کلی ذوق زده شده بودیم .احساس میکنم خدا منو خیلی دوست داره آخه

همیشه دوست داشتم اولین قدمهایی رو که برمیداری ببینم و همیشه از اینکه نکنه

اون موقع سر کار باشم ناراحت میشدم ،اما خدا خواست و من اولین قدمهایی که دختر

یاسم بر روی زمین برمیداره را به وضوح در تعطیلات عید دیدم ، دختر من در 14 ماهگی

راه افتاد.خدایا هزاران بار شکرت میکنم .

یه اتفاق دیگه ای که در فروردین ماه سال 94 افتاد وواقعا من را خوشحال کرد ، نامزدی

خاله سپیده بود .امیدوارم  که خاله سپیده و عمو سیاوش همیشه در کنارهم

خوشبخت باشند و احساس آرامش کنند .

  خاله سپیده نامزدیت مبارک .

دخترم سر سفره هفت سین ها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 نمایی از بله برون خاله سپیده

دختر گلم روز اول اردیبهشت که تولد مامانی بود تصمیم گرفتیم با بابا شمارا برای اولین

بار به شهر بازی ببریم و شام بریم بیرون ،علی رغم اینکه من فکر میکرم شاید بترسی

و سوار وسایل نشی برعکس کلی خوشت اومده بود و بهمون خیلی خوش گذشت

 

پسندها (3)

نظرات (0)