ثنانازهثنانازه، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه سن داره

دختر بی همتای ما

سفر شمال

سلام .دختر نازم عکسها مربوط به تیر ماه سال 96 هست که با خاله سپیده و دایی سعید و عزیز رفتیم ساری و به شما خیلی خوش گذشت چون با مهدی یار همبازیهای خوبی هستید .عزیزم لذت بردن تو مساوی با صد برابر لذت من و بابایی هست .دوست دارم ....
22 مرداد 1396

تولد سه سالگی گل دخترم

سلام .عزیز مامان انقدر توی این مدت درگیر بودم که اصلا نشد برات چیزی بنویسم آخه خونمون را بالاخره عوض کردیم و درگیر اثاث کشی و خرید بودم . دختر نازم توی این خونه اتاق مجزا داری و با ما مشترک نیستی و کلی بابت این موضوع خوشحالی همش میگی اقات منه .عزیزم بعضی از کلمات را اشتباه میگی و هر چی من درستش را بهت میگم دوباره حرف خودتو میزنی .این خونه خدارو شکر بزرگ هست و همه ما آرامش و رفاه بیشتری داریم  تازه تقریبا همه وسایل خونه رو عوض کردیم و کلی شیک شدیم . واقعا روزی هزار بار خدا را شکر میکنم . خدارا هزاران بار شکر میکنم که توانایی 3 سال نگهداری از شما دختر یاسم را به من داد . عاشقانه میگ...
4 مرداد 1396

کارگاه مادر و کودک

                 سلام دختر قشنگ و نازم .دخترم با شما روزهای دوشنبه صبح میریم کارگاه مادر و کودک .اونجا به شما         شعرو قصه و کاردستی و ... یاد میدن .دو ستهای خوبی هم پیدا کردی و همش میگی دوست من آرمان        کارن ،هانیه .از اینکه من میام سر کلاس خیلی خوشحالی و بی قرار ی نمیکنی . دوست دارم دختر نازم .   ...
4 مرداد 1396

روز دختر

                   دختر نازم روزت را عاشقانه بهت تبریک میگم وامیدوارم همیشه شاد و سرزنده باشی .               دیشب به مناسبت روز دختر بردیمت شهر بازی و شام پیتزا خوردیم .و برات کادو عروسک خریدم .                      آخه همش میگی برام یه عروسک بخر که بهش آب بدم ،غذا بدم .قربونت برم دختر مهربون من  .                ...
4 مرداد 1396

دلنوشته های مامان ثنا در روز آخربارداری

سلام دختر نازم ،الان ساعت 23.20 روز 92/11/09 میباشد و من فردا صبح ساعت 6.45 باید برای زایمان بیمارستان باشم ،مامانی دلم نیومد شب آخری بخوابم و از احساساتم برات ننویسم ، از یه لحاظ خوشحالم که تو فردا تو بغل مامان هستی و همش ذوق میکنم و دوست دارم ببینم چه شکلی هستی و از یه طرف هم از درد زایمان میترسم و از صبح استرس دارم ،نمیدونم اصلا چه جوری همه این احساسها ا در کنار هم داشتن برات توصیف کنم ولی انگا بین زمین و هوا هستم ، اصلا باورم نمیشه که منم دارم مادر میشم  شاید وقتی یه روز بزرگ شدی و مادر شدی اون موقع منو درک کنی راستش از یه لحاظ خوشحالم که سبک میشم ولی...
31 شهريور 1395

عروسی خاله سپیده

سلام عشق مامانی .این چند وقت خیلی درگیر کارهای عروسی خاله سپیده شدم و تهیه جهیزیه و غیره بالاخره همه چیز به خوبی و خوشی خدارو شکر تموم شد و مجلس به خوبی برقرار شد و خاله سپیده رفت سر خونه و زندگیش . ایشالا خوشبخت بشن و عاقبت به خیر دختر گلم تو از همه زیباتر شده بودی با اون لباس عروست و تاج گلت البته بعد از عروسی که تولد امام رضا بود در 23 مردادبود رفتیم شمال و خیلی به شما خوش گذشت ،کلی  تو دریا بازی کردی و کلی هم شن بازی حالا عکساتو برات میزارم گل نازم   عروس کوچولوی مجلس ما   اینم از ثنا و مهدی یار عزیزم که دو تایی یه عکس بی نظیر گرفتن  ...
20 شهريور 1395

حوالی این روزهای ما

سلام گل مامان .ببخش که نشد این چند وقت چیزی بنویسم آخه یه اتفاق بدی افتاد و یکی از عزیزان ما از دست رفت و من کلآ افسرده بودم .خدا رحمت کند . دختر خوبم خیلی شیرن شدی و روز به روز کلمات بیشتر به کار میبری  پتو -قرص -گوش -دست - پا-ابو = ابرو -پیشی =پیشونی-مدی=مهدی یار- بهت میگم ثنا شبها قصه چی برات بگم سریع میگی قل قلی =گل گلی (اسم شخصیت توی قصه است ) ثنا افطار چی میخوری میگی الیم =حلیم دختر نازم عاشق سرسره هستی و تا یه پارک میبینی سریع میگی سرسره و خیلی سوار میشی . تازه شعر هم میخونی گلم میگی تاب تاب عباسی .       ...
24 خرداد 1395

عید سال 95

عزیز مامان سال نو شد و تو 2 ساله شاید عمر من است که به این سرعت میگذرد ولی برایم خواستنی ترین لحظات با تو بودن است  . همیشه فکر میکردم عاشقی بین دو جنس مخالف پیش میاید اما الان بر این عقیده ام که عاشق مادر است و بس . سال نو مبارک عشقم سالی سرشار از اتفاقات خوب را برای همه آرزومندم . خیلی تعطیلات عید خوش گذشت و شما کلی تو صحبت کردن پیشرفت کردی به همه سلام میکردی وبا عمو رشید کلی دوست شده بودی و با هم کردی و لری میرقصیدید . اسم عسل را هم یاد گرفته بودی و به همه بچه ها میگفتی  عسل جون . با بچه ها کلی هر روز تو مهمانیها بازی میکردی و کلی بهت خوش میگذشت نفسم . راستی بالاخره موفق شدم در هفته دوم ع...
22 فروردين 1395

تولد دو سالگی عسلم با تم کیتی

عزیز دل مامان ،امیدم برای نفس کشیدن با عشق دومین سال تولدت را بهت تبریک میگم و خدا را شاکرم که توانایی دو سال نگهداری از شما را به من دارد . امیدوارم 100 ساله بشی شکوفه زندگی من همراه با عاقبت به خیری . خیلی سعی کردم که بهترین مراسم برای شما برگزار بشه و به همه خوش بگذره تا حدی هم موفق شدم ولی نتونستم عکسهای خوبی ازت بگیرم آخه همش گریه میکردی و میگفتی برم وسط مجلس برقصم ، رقاصی دیگه شکلات من . چند تا عکس از تولدت میزارم عشقم راستی تم تولد دو سالگی شما کیتی بود ناناز     تزیینات تولد دو سالگی گلم کیک تولد یاسم بریدن کیک تولد عر...
22 فروردين 1395